دلم برای نوشتن خیلی تنگ شده.
مخصوصا فکر کنم این روزها نوشتن برام مثل یه تجویز باشه
از بس که جملات توی ذهنم بالا و پایین میرند و توی هم گره میخورند و گم میشند و معنی خودشون و از دست میدن
شاید خوب باشه برا رها شدن از این آشفته بازار ذهنیم یکم بیشتر بنویسم.
فقط چند نفس باقیست تا زیر آوار خفه شوم...
دلم تنگ است برای بیرون کشیدن کلمات از ذهنم و لغزاندنشان در مجازی تقریبا بی نام و نشان
توی ,باشه ,ذهنم ,دلم ,تنگ ,نوشتن ,این آشفته ,از این ,شدن از ,آشفته بازار ,بازار ذهنیم
درباره این سایت